زندگی

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

چکیده : ... با عنوان : 8 ساله هستم بخوانید :

بسم الله الرحمن الرحیم

یه داستان مهیج دارم می خوام بگم بهتون ولی اول از همه بگم که این یه واقعیته.....

خوب بدون مقدمه می رم سر اصل مطلب .

خوب داستان از اینجا شروع میشه که من(فاضل نغیمش)  فقط8 ساله بودم و خوب معلومه مثل همه پسر بچه ها به وجود پدر احتیاج داشتم  ولی ...

پدرم ترکمون کرد. درسته گفتم ترکمون و حتما می پرسید مگه چند نفر هستید که صفت جمع بکار بردی.

من تنها پسر خونواده هستم و پنج خواهر دارم و، مادر یعنی می شیم 7 نفر.

 درواقع این شروع داستان بود که من(فاضل نغیمش)به خاطر سن کمی که داشتم همش رو یادم نمی یاد  الان هم که 27 سالم هست و اون خاطرات رو براتون بازگو می کنم.

به امید دیدار تا بعد تا ادامه داستان رو در پستهای بعدی می زارم و اگه ادامه  ننوشته بودم فقط کافیه صبر کنید

زندگیزندگی,پدر,خانواده,...
ما را در سایت زندگی دنبال می کنید

نویسنده : فاضل نغیمش بازدید : 324 تاريخ : چهارشنبه 17 بهمن 1397 ساعت: 3:08